سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
با خاموش بودن بسیار ، وقار پدیدار شود و با دادن داد دوستان فراوان گردند و با بخشش بزرگى قدر آشکار گردد و با فروتنى نعمت تمام و پایدار ، و با تحمل رنجها سرورى به دست آید و به عدالت کردن دشمن از پا در آید . و با بردبارى برابر بى خرد ، یاران بسیار یابد . [نهج البلاغه]
 
امروز: یکشنبه 103 آذر 4

تعریف عدالت اجتماعی

تعریف واحدی ارائه نشده و به برخی اشاره می‌کنیم:

1.   عدالت اجتماعی، عبارت است از احترام به حقوق دیگران و رعایت مصالح عمومی و یا عبارت است از شناخت حقوق طبیعی و قراردادی که جامعه برای تمام افراد قائل است؛ مانند تقسیم کار و دادن مزد به کارگران، مطابق با کارایی آنان و افزودن خدمات و تأمین نیازهای اجتماعی‌ای که افراد برای حفظ برای بقای خود و تسهیل در پیشرفت کار خود و رسانیدن به سعادت خود حق دارند آن‌ها را به دست آورند.

2.   راولز می‌گوید: عدالت اجتماعی عبارت است از حذف امتیازات بی‌وجه و ایجاد تعادلی واقعی در میان خواسته‌های متعارض انسان‌ها در ساختار یک نهاد اجتماعی.

3.   علامه طباطبائی: عدالت اجتماعی عبارت است از اینکه حق هر صاحب حقی را به او بدهند و هر کس به حق خودش که لایق و شایسته آن است برسد؛ نه ظلمی به او بشود و نه او به کسی ظلم کند.[i]

4.   استاد مصباح از مفردات راغب، عدل به معنای برابر کردن، مانند و همتا و برابر ساختن دو لنگه بار و "عِدل" به معنای همتا، مانند و لنگه باری که با لنگة دیگر برابر باشد،‌آمده است؛ اما عالت در مفهوم اجتماعی؛‌یعنی «دادن حق هر صاحب حقی». که در این معنای عدل به معنای تساوی نبوده، بلکه به معنای مناسبت با حق است. لذا چه بسا در بسیاری از موارد، تفاوت مقتضای عدل باشد. مانند تفاوت درارث دختر و پسر.
ظاهراً باید گفت که تعریف لغوی مفردات راغب نیز تعریف به مثال بوده و حتی در آن‌جا هم منظور تساوی نمی‌باشد، بلکه وی با بیان نزدیکترین مثال، در صدد تبیین تناسب است. و بالاترین شکل تناسب در دو شیئ مساوی تصور می‌شود.

5.   حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: تکلیف الهی ما و مقتضای عدالت اسلامی این است که همه ی افراد جامعه - از هر قشری - برخورداریهای لازم و مناسب شأن انسانی یک مؤمن را داشته باشند و تبعیضها و بهره مندیهای ،... برچیده شود.[ii]

عدالت اجتماعی در نگاه شهید مطهری[iii]

استاد شهید، آیت‌الله مطهری در ضرروت عدالت می‌نویسد:

اصل عدالت از مقیاس‌های اسلامی است که باید دید چه چیزی بر آن منطبق می‌شود. عدالت در سلسله علل احکام است نه در سلسله معلولات، نه این است که آن چه دین گفته عدل است بلکه آن چه عدل است دین می‌گوید.[iv]

«اصل عدالت اجتماعی با همة اهمیت آن، در فقه ما مورد غفلت واقع شده است و در حالی که از آیاتی چون بالوالدین احساناً و اوفوا بالعقود عموماتی در فقه به دست آمده است ولی با این همه تأکیدی که در قرآن کریم بر روی مسأله عدالت اجتماعی دارد مع هذا یک قاعده و اصل عام در فقه از آن استنباط نشده و این مطلب سبب رکود تفکر اجتماعی فقهای ما گردیده است.» [v]

 

عدل آنچنان اهمیتی دارد که وقتی کسی از علی مرتضی (علیه‌السلام) پرسید، عدل بهتر است یا جود؟، (ایهما افضل)،

علی (ع) جواب داد:

العدل یضع الامور مواضعها و الجود یخرجها من جهتها

فرمود: عدل بهتر از جود است به دلیل اینکه عدل هر چیزی را در جای خود قرار می‌دهد و هر حقی را به ذی حق واقعی خود می‌رساند اما جود و بخشش امور و جریان‌ها را از محل خودشان خارج می‌کند.

جود این است که آدمی از حق خود صرف نظر کرده و به دیگری که ذی‌حق نیست جود کند.

[البته باید توجه داشت که در جود نیز به نوعی ذی‌حق بودن مورد توجه است. و شاید یخرجها من جهتها به این معنا باشد که جود، جهت را عوض کرده است یعنی جود نیز حق است ولی در اولویت بعدی قرار می‌گیرد.]

خاستگاه حق و  ارتباط آن با عدالت

وقتی بحث از عدالت مطرح می‌شود، حق نیز به در کنار آن مطرح می‌شود. چرا که عدالت عبارت است از حفظ و رعایت حقوق مردم. سؤال که مطرح است‌ این است که آیا مردم حقوق واقعی دارند یا اینکه حق همان دستورهای قراردادی و اعتباری است؟

اشعری‌ها منکر اصشل عدل گردیدند؛ به این معنا قانون خدا را هم در نظام تکوین و خلقت و هم در نظام تشریع فوق عدل دانستند این فکر چون ظاهرش این بود که شرع تابع عقل و مقید به قانون عقل نیست در نظر عوام‌الناس یک نوع اهمیت و عظمت برای شرع تلقی می‌شد. [این در حالی است که شارع همان عقل است ولی توجه به این نکته نشده است.]

این در حالی است که در نظر شیعیان دستورات اسلام تابع حسن و قبح واقعی بوده و حق و عدالت واقعیت دارند. و عدالت در سلسله علل احکام است نه در سلسله معلولات، اینگونه نیست که آن چه دین گفته است، عدل باشد، بلکه آن چه عدل است دین می‌گوید.[vi] البته باید توجه داشت که این به معنای تبعیت شارع از دیگران نیست، بلکه خداوند خود شارع مطلق است، و این از آنجاست که او منزه از هر عیب و نقصی بوده و عقلی عقل است، که در طول عقل خداوند قرار گیرد؛ چرا که همه عقل‌ها مخلوق اویند.

استاد مصباح در ارتباط با خاستگاه حق به سه محور اشاره می‌کنند که عبارت است از "مبدأ"‌، "معاد"‌ و "حکمت الهی".

بنا بر این خاستگاه حق از دیدگاه اسلامی، یک سلسله امور حقیقی است؛ از سویی با "مبدأ" ارتباط دارد زیرا خداست که جهان و انسان را با هدفی معلوم آفرید و از سوی دیگر با "معاد" پیوسته است، چرا که آخرین منزل هستی انسان و غایت همه تلاش‌ها و کوشش‌های اوست و سر انجام با "حکمت الهی" پیوند دارد از آن رو که به مقتضای حکمت بالغه الهی باید نظام احسن برقرار شود و انسان‌ها به گونه‌ای رفتار کنند که برترین کمالات تحقق یابد.[vii]

 اگر می‌‌گوییم عدالت عبارت است از اعطاء‌کل ذی حق حقه باید دید که چگونه بین انسان و شیء علاقه خاصی به نام حق پیدا می‌شود؟ موجد این علاقه چیست؟ موجد و سبب بر دو قسم است:‌ 1)‌فاعلی 2) غایی

یعنی مبدأ پیدایش حق معلول یکی از این دو علت است یا از آن جهت که فاعل اوست و لذا نسبت به آن، حق پیدا می‌کند؛ مثلاً کسی که حرف می‌زند، فاعل فعل خویش است و نسبت به آن حق پیدا می‌کند.

و یا اینکه غایت و مقصد آن فعل است؛ مانند این‌که می‌خواهد مخاطب را قانع کند. پس شخص متکلم یک علاقه با خودش دارد که علاقه فعل با فاعل است و یک علاقه با مقصدش دارد که علاقه مقدمه و ذی المقدمه است.

حال باید دید کدام یک از این دو علاقه متصور است؟



[i]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن،‌ ج 1، ص 570

[ii]. نرم افزار ساقی مهر، سخنرانی در مراسم بیعت هزاران نفر از نمایندگان کارگران سراسر کشور     05/04/1368

[iii]. به جز مواردی که نام منبع ذکر شده، بقیه مطالب نقل شده از شهید مطهری از کتاب "جامعه ایده‌آل اسلامی و مبانی تمدن غرب" ذکر شده است.

[iv]. مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی مبانی اقتصادی اسلامی 14- 15

[v]. مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی مبانی اقتصادی اسلامی 26-27

[vi]. مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی مبانی اقتصادی اسلامی 14- 15

[vii]. مصباح یزدی،‌ محمدتقی، حقوق و سیاست در قرآن ص44


 نوشته شده توسط زاهدی‏پور در جمعه 86/11/19 و ساعت 3:39 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم

گروه 4جامعه‏شناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم
مدیر وبلاگ : زاهدی‏پور[165]
نویسندگان وبلاگ :
قاسم ابراهیمی پور (@)[60]

محمدقدیر دانش[8]
حمید فاضل قانع
حمید فاضل قانع (@)[14]

عوضعلی سعادت (@)[5]

عبدالله دانش (@)[19]

محمد علی نظری[8]
سید محمد جعفری (@)[4]

امان الله فصیحی[8]
محسن طوسی[6]
سلمانعلی رحیمی[8]


آمار وبلاگ
بازدید امروز: 121
بازدید دیروز: 16
مجموع بازدیدها: 211612
جستجو در صفحه

خبر نامه