گروه 4جامعهشناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم
تلخیص کتاب درآمدی انتقادی برجامعهشناسی، آنتونی گیدنز، ترجمه لیلا پیروزمند، انتشارات فردوس، مربوط به درس نظریهها، دکتر رضائی
دو دیدگاه در مورد جامعهشناسی میتوان تصور نمود: بر اساس دیدگاه دوم، جامعهشناسی یک نهضت روشنگرانه نبوده و صرفاً قالبی است که موضوعات مختلف، در آن ریخته شده و مورد بررسی قرار میگیرد. این جامعهشناسی چیزی جز پوشش خشک و عملی نیست. بر اساس این دیدگاه جامعهشناسی تا حد زیادی به تقلید عملی از علوم طبیعی پرداخته و همین امر دستاوردهای آن را تا اندازه زیادی زیر سؤال برده است.
اما دیدگاه دوم جامعهشناسی را چیزی فراتر از یک قالب برای موضوعات میبیند. این جامعهشناسی، به دلیل ویژگی پرسشگر خود، به شکلی متهورانه و ویرانگرانه عمل میکند. ویرانگرانه یک مفهوم منفی نخواهد بود. بلکه به این معناست که در این صورت است که جامعهشناسی، تولید و بازتولید شده و جامعه را نیز بازتولید میکند.
معهشناسی، تولید و بازتولید شده و جامعه را نیز بازتولید میکند.
جامعهشناسی در این معناست که به مسایلی میپردازد که محور عمدة بحثهایی است که در جامعه وجود دارد. جامعهشناسی به پرسشهایی میپردازد که در جامعه وجود دارد. اما در قالب و چارچوبی که بتوان بر روی آنها کار علمی انجام داد. همین نکته است که این رشته را از یک رشته صرف دانشگاهی در میآورد.
اگر چه الهام گرفتن از علوم طبیعی در مسیر جامعهشناسی، مفید است، اما باید توجه که انسانها موجوداتی همسان اشیاء بیجان در طبیعت نیستند.
زمینه و توسعه جامعهشناسی
توسعه جامعهشناسی در صورتی اتفاق میافتد که جامعهشناسی بتواند به خوبی به تبیین تحولات و تغییرات موجود در جامعه بپردازد؛ چنانکه تحولات اساسی دو قرن اخیر مانند انقلاب فرانسه و انقلاب صنعتی زمینه و بستر اساسی جامعهشناسی بوده است. به عبارت دیگر، جامعهشناسی ریشه در تحولات دارد و زمانی توسعه مییابد که در کنار تحولات و همنشین با آنها باشد.
تعریف و نگرشهای مقدماتی
هیچ علمی، نتوانسته ریشه و زادگاه خود را به درستی تبیین کند. اصولاً هر مولودی، تاریخ ولادت خود را از دیگری میپرسد. لذا تعریف جامعهشناسی نیز آسان نخواهد بود.
در یک تعریف ساده در ابتدای کتاب، جامعهشناسی را چنین تعریف میکنیم:
جامعهشناسی علمی است که جوامع انسانی را بررسی میکند. ما عقیده داریم که نه تنها جوامع بزرگ و امپراطوریها، که بلکه قبیلههای کم جمعیت نیز، زیر مجموعه "جوامع" هستند.
"جامعه" عبارت است از یک سلسله یا سیستم به وجود آمده از روشهای سازماندهی شدة رفتارها. الگوهای زندگی اجتماعی در میان مردم و در پی ممارست آنان ایجاد میشود. زبان یک نمونه ایدهآل برای رفتار و فعالیت سازماندهی شده است. اگر چه جامعه، موضوع مشترک مورد مطالعه جامعهشناسی و سایر علوم به شمار میرود، اما جامعهشناسی، در پی به دستآوردن چگونگی به وجود آمدن الگوهای رفتار اجتماعی و سازماندهیشده است.
جامعهشناسی یکی از دانشهای اجتماعی است که مطلب اساسیاش در جهت مطالعه آن دسته از سازمانهای اجتماعی است که مطلب اساسیاش در جهت مطالعه آن دسته از سازمانهای اجتماعی است که از بطن دگرگونیهای صنعتی 2 یا سه قرن پیش بیرون آمدهاند.
باید توجه داشت که هم طبیعتانگاری افراطی کنت، و هم عینیتگرایی افراطی دورکیم در ارتباط با واقعیتهای اجتماعی، و نادیدهگرفتن کامل فرد، مردود است.
تفاوت واژهشناختی جامعهشناسی و علوم طبیعی
الف: نوعی تعامل و درگیری دوگانه افراد جامعه و نهادها وجود دارد. و اگر چنین نباشد، الگوهای اجتماعی، تولید و بازتولید نخواهد شد. پس جوامع، شبیه ساختمان و آجرهای آن نیستند. یا اینکه عین آن نیستند.
مفاهیم عملی جامعهشناسی هماهنگی مستقیمی با کاربرد فناوری علمی ندارد و نمیتواند داشته باشد. اتمها نمیتوانند دریابند که دانشمندان در ارتباط با آنها چه میگویند. اما آدمها اینگونه نیستند.
جامعهشناسی به عنوان فن انتقادی