گروه 4جامعهشناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم
· نظریه ای پارسونز
مفسران آثار پارسونز قرآئت های متفاوتی از اثار وی ارائه کرده اند.بعضی میان کارهای اولیه وآثار متآخر او معتقید به عدم هماهنگی اند،در حالیکه عده ای دیگرمخالف این برداشت هستند.دسته ای اول "نظریه ای کنش"او را که درکتاب" ساختارکنش اجتماعی" (1937)، به ان پرداخته شده وبا دیدگاه فرد گرایانه به دنیا ی اجتماعی نگاه شده،و عقلانیت فردی در ان جایگاه کانونی دارد،با نظریه ای ساختاری کارکردی" نظام های کنش"نا همسا زانگاشته اند؛ با این استدلال که درنظریه ای کنش اندیشه های چون "اراده گرایی" و"کنش بنیادی" که معطوف به کنشگر فردی، وسائل،اهداف ومحیط مادی کنش اند،با نگاه کلان نگر نظریه ای نظام ها که به الزامات ساختاری وپیامد های کارکردی معطوف است،قابل جمع نیست.
· نظریه ای نظام کنش:
نظریه ای نظام ها بسیار انتزاعی است.این نظریه ریشه درعلم زیست شناسی داشته وازان الگو برداری شده است . مفهوم" نظام" هردو جنبه ای سختاری وکارکردی این نظریه را بخوبی بازتاب می کند. لب این نظریه را از تشبیه نظام اجتماعی به نظام ارگانیسم زیستی می توان به دست اورد. نظریه نظام کنش از سطوح مختلف انتزاع تشکیل شده است،ومی توان انرا به جعبه ای تودرتویی تشبیه کرد که با باز کردن هرجعبه،جعبه ای دیگری را درداخل ان خواهی یافت. پارسونز درقدم اول" نظام کنش عمومی" را مطرح می کند که از چهار خرده نظام تشکیل شده است:
1- ارگانیسم زیستی 2. نظام شخسیتی 3- نظام اجتماعی 4-نظام فرهنگی
پارسونز هرکدام ازخرده ها رامتشکل از چهار خرده نظام دیگر می داند،مثلا برای خرده نظام اجتماعی چهارخرده نظام ذیل راذکر میکند:
1- نظام اقتصادی
2- نظام سیاسی
3-عرف اجتماعی
4- نظام اعتقادی
مطرح کردن خرده نظام ها برای نظام کنش ریشه در نگاه کارکردی پارسونز دارد ،وی معتقید است که هر نظامی برای بقاء خود ضرورت دارد که چهارپیش نیاز کارکردی خودرا براورده نماید:
1- انطباق پذیری
2- دستیابی به هدف
3-یکپارچگی
4-حفظ الگو
نظام های کنش که پارسونز مطرح می کند از نظم سلسله مراتبی برخورداراند،نظام های که درسطوح بالا قرار می گیرند انهایی هستند که دارای بالاترین سطح اطلاعات اند ووظیفه ای انها اعمال کنترل بر سطوح پاینترمی باشد ؛ اما نظامهای سطوح زیرین که بالاترین سطح انرژی را دارند، وظیفه ای فراهم سازی شرایط رابرای سطوح بالا به عهده دارند.
اوصاف عمومی نظام های کنش
1- وابستگی متقابل اجزاء
2-گرایش به تعادل وثبات
3-دگرگونی سا مان مند کنترل شده
4- تآثیرو تاثر متقابل اجزا
5-گرایش به حفظ مرزها
نقد نظریه پارسونز:
نظریه ی کارکردی ساختاری وی آماج انتقادهای فراوانی قرار گرفته است که به برخی انها فهرست وار اشاره می گردد:
1-غیر تاریخی بودن
2- عدم توجه به کشمکش های اجتماعی
3- محافظه کاری وتوجیه وضع موجود
4- عدم توجه به عقلانیت کنشگران فردی
5- بیش از حد انتزاعی بودن
6- ادعای تبیین همه ای شوون اجتماعی
7- عدم امکان بررسی های تطبیقی
8- تحلیل های غایت شناسانه
9- خصلت همانگویی
عده ای از جامعه شناسان قبول ندارند که اشکالات مطرح شده برنظریه ای کارکردی ساختاری وارد باشد ویا حد اقل بسیاری از انها را قابل حل می دانند.اما به نظر می رسد که مهمترین "مساله" ای این دیدگاه آشتی دادن ان با مبانی سطح خرد تحلیل جامعه شناسی می باشد،البته این امردرصورتی "مساله" تلقی مشود که ادغام سطح خرد وکلان ضرورت داشته باشد؛اما اگر نظر این باشد که برای سطوح مختلف تحلیل می توان از رویکردهای نظری متفاوتی که متناسب با سطح خرد وکلان باشد استفاده کرد، دراین صورت رویکرد ساختاری کارکردی یک دیگاه کارامدخواهد بود.
والسلام