سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
مشک عطرى است نیکو . بردن آن آسان و بوى خوش آن پرورنده دماغ انسان . [نهج البلاغه]
 
امروز: پنج شنبه 103 آذر 8

تلخیص فصل اول کتاب روش در علوم اجتماعی

سؤبرداشت های معرفت

1. معرفت صرفاً با تأمل و تفکر در عالم بدست می­ آید

2. آنچه می دانیم به آنچه می توانیم بگوییم قابل تقلیل است.

3. معرفت به مثابه چیز و شی بیرونی تعریف می­شود و مستقل از هرگونه ملاحظه ای بیرونی از ایجاد و کاربردش در فعالیت اجتماعی ارزیابی می­شود.

4. علم بالاترین شکل معرفت است.

اشکالات

اشکال برداشت اول: معرفت از طریق تعامل ارتباطی و کار با استفاده از زبان مشترک بدست می­آید و معرفت باز تاب صرف نیست، گرچه تأمل و تفکر در توسعه آن نقش دارد، افراد بدون توجه به جامعه قدرت فراگیری معرفت را ندارند. اساساً علوم اجتماعی معرفت اجتماعی است، که از طریق رابطه متقابل عمل و ارتباط متعاملی بدست می آید.

پیش فرض دیگری برداشت اول این است که کاکرد زبان را به کارکرد گزاره ای بودن محدود نمود. حال آنکه معرفت نه تنها دل مشغول «چیستی» یا «آگاهی» بلکه دل مشغولی «چگونگی» نیز هست.

اشکال سؤ برداشت دوم: معرفت های مهارتی را که قابل بیان و توضیح نیست نادیده می گیرد.

اشکال سؤ برداشت سوم: معرفت را باید به مثابه فعالیت اجتماعی که در حال شدن است لحاظ کرد و برای آن به مواد و ابزار نیازمندیم که ایندو زبان شناختی، مفهومی، فرهنگی و مادی می­باشند. ما برای فهم عالم از ابزار های موجود که از منابع فرهنگی مختلف اخذ می­شوند استفاده می­کنیم تا برروی مواد خام دیگر کار کنیم: معرفت هرگز از هیچ بوجود نمی­آید.

اشکال سؤبرداشت چهارم: معرفت منخصر به علم نیست، بلکه عمل معرفت انواع گوناگونی از معرفت را شامل می­شود، از جمله معرفت هایی که عموماً بوسیله علم گرایی طرد می­شود، حال آنکه برخی از همین معرفت ها در بنیان علم گرایی نهفته و مفروض گرفته می­شود مثل اخلاق به مثابه یک معرفت.

معرفت، کار و تعامل ارتباطی

یکی از مهمترین زمینه های معرفت کار به مثابه تغییر محیط برای اهداف انسانی است. مهمترین نکته در ارتباط با کار آگاهانه بودن آن و خصلت فعال بودن آنسان در فرایند کار است. و چون کار به منظور ایجاد تغییر همواره وجود دارد در نتیجه انسانها تولید کنندگان معرفت اند نه حاملان صرف معرفت خود.

زمینه دوم معرفت تعامل ارتباطی به معنی تعامل متضمن توزیع و انتقال معنی است. این نوع تعامل به تعامل زبانی، گفتاری و نوشتاری محدود نیست، بلکه بسیار عام و گسترده است و تمام انواع تعاملات نمادین را در بر می گیرد. و چون تمام تعاملات نمادین در حقیقت ریشه در زبان دارند باید به کارکرد های زبان به مثابه یک امر اجتماعی و محصول اجتماعی توجه شود که مهمترین آنها کارکرد گزاره ای، اظهاری، اجتماعی است و علاوه بر آن نفس ساختار زبان در تولید معنی از طریق ایجاد پیوند میان عناصر مختلف زبان نقش دارد. و چون زبان یک امر اجتماعی است در نتیجه معرفت نیز امر اجتماعی است.

- کار و تعامل ارتباط متقابل دارد در عین که هیچ کدام به دیگری قابل تقلیل نیست.

رابطه بین فاعل شناسا و موضوع شناسایی

آندرو سایر تعریف فاعل شناسا و موضوع شناخت رایج را اصلاح می کند وی معتقد است که تعریف فاعل شناسا به عنوان فرد متفکر تعریف دقیق نیست؛ زیرا این تعریف اولاً واجدین معرفت عملی را در برنمی گیرد. ثانیاً فاعل شناسا را به عنوان فرد منفعل در نظر می گیرد نه فعال و ایجاد کننده تغییر. و نکته اساسی این اصلاح، پرهیز از محدود کردن مفهوم رابطه به یک شیوه منفعل و ذهنی صرف است.

آندرو سایر ابتدا به نقد مفاهیمی که این رابطه بر آن استوار است پرداخته است و این مفاهیم را در یک چارچوب تضاد دوتایی بیان نموده است. (مثل مردم - طبیعت، فرد – جامعه و...) (ر.ک: کتاب: 25) که مهمترین پیامد منفی این چارچوب مفهومی نادیده انگاشتن کار و عمل به مثابه عامل معرفتزا و تقلیل ماهیت جامعه به مجموعه ای از افراد و طرد روابط اجتماعی و بینا ذهنیت است که در نتیجه زمنیه و کارکرد زبان را نیز نادیده می گیرد. (نادیده انگاشتن دو عامل مهم معرفت) سپس وی رابطه میان فاعل شناسا و موضوع شناسا را به صورتی اصلاح می کند که در آن شناخت خنثی نیست زیرا

1. آندرو سایر بر اساس دو زمینه اجتماعی معرفت (کار و تعامل ارتباطی) مدعی است که شناخت از موضوع شناسایی طبیعی نیازمند به زبان است و فاعل شناسا بدون استفاده از زبان نمی تواند معرفت گزاره ای یا عملی نسبت به موضوع شناخت بدست بیاورد و چون زبان محصول تعاملات اجتماعی است در نتیجه شناخت از موضوع شناسا بدون درک همزمان دیگران ممکن نیست.

2. از ابتدا تقابل میان موضوع شناسا و فاعل شناسا به تمایز میان عمل و معرفت وابسته است، حال آنکه ایندو از همان ابتدا با یکدیگر تنیده اند علم مجموعه ای از اعمال است و ماهیت عمل هم تعیین کننده فاعل شناسا و هم موضوع شناسایی مربوطه و هم متاثر از آنهاست. در نتیجه فاعل شناسا در فرآیند تحصیل معرفت فعال و ایجاد کننده تغییر است. تغییرات در موضوعات طبیعی به وسیله کار صورت می گیرد نه فهم مشترک، اما در موضوعات اجتماعی از طریق تغییر نظام های معنایی و فهم مشترک تغییر حاصل می شود.

در ارتباط با موضوعات اجتماعی نیز سایر معتقد است که فهم پدیده های اجتماعی به معنی فهم مفاهیم و معانی اعمال نیست؛ زیرا پدیده های اجتماعی دارای یک بعد مادی نیز هستند که پیوند مستحکم با طبیعت دارد. در نتیجه باید مورد توجه قرار بگیرد. و در نتیجه در معرفت اجتماعی نیز فاعل شناسا و موضوع شناسا وجود دارد و متضمن رابطه مادی و عملی است.

پیامدهای روابط فاعل شناسا – موضوع شناسایی

- پدیده های اجتماعی معنا محورند: بنابراین برای فهم این پدیده ها رجوع به بینا ذهنیت ضرورت دارد، بینا ذهنیت، نه تنها مقوله اساسی برای فهم درک دانشمندان و دیگران از چگونگی کسب معرفت دنیایی اجتماعی است، بلکه مقوله اساسی برای فهم چگونگی هماهنگی و کارکرد جوامع نیز هست. علاوه بر نظام معنای جامعه تنظیمات مادی نیز در تعیین و تثبیت معنی اعمال درون جوامع نقش دارند و میان اعمال و ساخت های مادی و نظام های معانی ارتباط متقابل وجود دارد. و بنابراین برای فهم معنی به موضوعات مادی نیز توجه می­شود.

درک تفهمی

هرمنوتیک مضاعف روش مهمی فهم پدیده های اجتماعی است

بدفهمی های راجع به روش تفهمی: تقلیل فهم به درک حالات ذهنی شخصی و نادیده انگاشتن معنی بینا ذهنی؛ 2. برخی مدعی است روش تفهمی از قابلیت آزمایش برخوردار نیست، فقط فهم را فراهم می­سازد؛ 3. دلالت داشتن فهم بر توافق و نادیده گرفتن تضاد ها.(اظهار اینکه کنشهای اجتماعی بر اساس درک مشترک صورت می­گیرد به معنی موافقت همه نیست)؛ 4. بسیار از روابط و اعمال اجتماعی به سؤفهم ها مربوط اند تا به فهم (هر دو با معنی مرتبط اند)

نظریه انتقادی و روابط بین فاعل شناسا و موضوع شناسایی: تز اصلی این است که برای فهم و تبیین پدیده های اجتماعی، نمی توان ارز یابی و نقد خود- فهمی جوامع پرهیز کرد. عده ای با روش انتقادی مخالفت نموده؛ زیرا اولاً نقد با مفهوم محور بودن پدیده اجتماعی سازگاری ندارد؛ ثانیاً رابطه شناسا و موضوع شناسایی در علوم اجتماعی مثل علوم طبیعی است.


 نوشته شده توسط امان الله فصیحی در سه شنبه 86/4/26 و ساعت 9:58 صبح | نظرات دیگران()
درباره خودم

گروه 4جامعه‏شناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم
مدیر وبلاگ : زاهدی‏پور[165]
نویسندگان وبلاگ :
قاسم ابراهیمی پور (@)[60]

محمدقدیر دانش[8]
حمید فاضل قانع
حمید فاضل قانع (@)[14]

عوضعلی سعادت (@)[5]

عبدالله دانش (@)[19]

محمد علی نظری[8]
سید محمد جعفری (@)[4]

امان الله فصیحی[8]
محسن طوسی[6]
سلمانعلی رحیمی[8]


آمار وبلاگ
بازدید امروز: 117
بازدید دیروز: 25
مجموع بازدیدها: 211869
جستجو در صفحه

خبر نامه