گروه 4جامعهشناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم
باسمه تعالی
تلخیص
(فصل سوم از کتاب روش در علوم اجتماعی: نظریه و روش)
با کامل شدن بحث عمومی ماهیت نظریه و معرفت علمی اجتماعی، بحث در باره مفاهیم کلیدی فلسفه رئالیستی مربوط به روش آغاز میشود. این فصل به روشهای کیفی اختصاص دارد.
انتزاع و مفهوم سازی: به منظور تحقق کفایت عملی، ما نیازمند شیوهای برای جدا کردن موضوعات و شناسایی صفات و روابط آنها هستیم و این کار با مفهوم سازی روشمند حاصل می شود. انتزاع در کار برد عامه به معنای مبهم یا جدا شده از واقعیت است. در این جا منظور از آن این است که با انتزاع وجهی جزئی یا یک سویهای از یک شیئ در ذهن جدا میشود. در موضوعات انضمامی و چند و جهی، برای رهایی از آشفتگی و رسیدن به یک درک نظام یافته باید نکات و روشهای زیر را مراعات کرد:
1- اولین قدم، تفکیک میان وجود و صفات ضروری وذاتی موضوعات و ویژگیهای تصادفی و غیر ضروری آن ها است؛ به عنوان مثال تنفس برای یک موجود زنده از صفات ضرور است و مدِ لباس برای یک جامعه از صفات غیرضروری.
2- ایجاد تمایز میان روابط محتوایی و صوری: اتصال خانهها، سیمهای برق و تعامل افراد با هم دیگر، رابطه محتوای به شمار میآید و وجود تشابه بین شکلها روابط صوری.
3- تمایز میان روابط درونی و ضروری با روابط بیرونی و مشروط: در اولی، هریک از دو مفهوم از دیگری قابل تفکیک نیست؛ زیرا وابستگی ماهوی به هم دیگر دارند؛ همانند مفاهیم مستأجر، اجاره دهنده و اجاره. در قسم دوم، ماهیت هیچ کدام به دیگری وابسته نیست؛ در نتیجه هر کدام میتواند بدون دیگری وجود داشته باشد؛ همانند رابطه خاک و انسان. البته این مطلب، به معنای عدم تأثیر روی یک دیگر نیست؛ به همین جهت افراد، زمین را میشکافند یا زیر آن دفن میشوند و در عین حال ماهیت هیچ کدام به دیگری وابستگی ندارد.
4- یک نوع رابطه، رابطه درونی نا متقارن است. در این نوع رابطه، یک موضوع در یک رابطه میتواند بدون دیگری وجود داشته باشد، اما بر عکس نه؛ همانند پول و نظام بانکی.
انتزاع یا مفهوم سازی برا ی شناسایی ساختار مهم است؛ زیرا ساختار ها، مجموعهای از موضوعات یا اعمالی که ارتباط درونی باهم دارند است. رابطه موجر- مستأجر، وجود مالکیت خصوصی و اجاره و...، یک ساختار را شکل میدهند.
بازتولید ساختار اجتماعی: یک ساختار خاص به صورت مشروط و در یک دوره تاریخی خاص، ویژگی یک جامعه است، نه ویژگی دایمی و ضروری آن؛ بنا بر این ساختار ها قابل زوال یا دوام هستند. ساختار های اجتماعی در صورتی دوام دارند که مردم آن ها را بازتولید کنند. به عبارت دیگر، دوام یک ساختار و باز تولید آن به اجرای مستمر کنشهای مربوط به آن وابسته است. اما مردم هم این ساختار هارا به صورت خودکار و هم چنین آگاهانه بازتولید نمی کنند. مثلاً مردم برای بازتولید خانواده هستهای ازدواج نمیکنند؛ در حقیقت، ساختار پیامد ناخواسته و نتیجه کردار مردم است.
تعمیم: تعمیم رویکردی است که در آن به توصیفات کمی در روابط صوری –به جای محتوایی- بیشتر اهمیت داده میشود. تعمیم،سنجس کمی تقریبی افرادی است که به یک طبقه تعلق دارد، یا یک عبارت در باره صفات مشترک موضوعات خاص؛ مثلا، 85 در صد کارگرانِ با دستمزد های پایین زن هستند. تعمیم ها ممکن است خلاصههای توصیف یک وضعیت خاص یا برآورد های معین در باره برخی مسایل باشد؛ به عنوان مثال، هرگاه در جامعه سواد بیشتر شد، جرم کمتر میشود.
اشکالات تعمیمها: الف) در تعمیم ها تاریخ زدایی میشود و موضوعات از تاریخ و ویژگیهای فرهنگی جدا میشود و به جوامع دیگر تعمیم داده میشود. این خطر زمانی بیشتر است که یک موضوع از لحاظ درونی با موضوعات فرهنگی و تاریخی ارتباط بیشتر داشته باشد. در تعمیم باید دقت کرد که ویژگی مورد تعمیم یک امر ضروری، ذاتی و فراتاریخی باشد. آندرو سایر، چند اشکال دیگر نیز مطرح می کند که به کتاب مراجعه شود.
علیت و تحلیل علی: ازدیدگاه رئالیستی، علیت ناظر به نیروهای علی و قابلیتها (توانایی وقابلیت برای علت شدن) است. نیروهای علی یک موضوع با ماهیت آن ارتباط دارد. بنا براین، اگر ماهیت موضوع تغییر کند نیروهای علی آن نیز یقیناً تغیی خواهد کرد؛ به عنوان مثال، اگر موتورهای هوا پیما فرسوده شود، هوا پیما قدرت حرکت (نیرویی علی) خودرا از دست میدهد.
بعد از تشخیص علت بودن یک چیز، نوبت به این میرسد که فرایند و چگونگی تأثیر گذاری آن را کشف کنیم که این مطلب نیز اهمیت اساسی دارد.
نیروی علی گرچه امر ضروری وذاتی یک موضوع است؛ ولی برای فعال شدن و عمل کردن امری مشروط و منوط به عدم وجود مانع است. به عبارت دیگر، تأثیر یک نیروی علی و اعمال آن، به شرایطی بستگی دارد که خارج و مستقل از علت و معلول است. ساز و کارهای علی، غالباً از الگوهای حوادث تجربی معلوم نمیشود؛ به عنوان مثال، پرواز یک هوا پیما (یک حادثه تجربی) به معنایی این نیست که قانون جاذبه عمل نمیکند. نیروهای خنثی کننده ممکن است تأثیرات عمل یک ساز و کار خاص را حذف یا پنهان کند.