گروه 4جامعهشناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم
فوکو در تبارشناسی، به رابطه دانش و قدرت میپردازد. قدرت، دانش مدنظر خود را تولید میکند و دانش نیز به قدرت خدمت میکند. در این فرایند، دانش به جایی میرسد که افراد در برابر آن زانو زده و به اعتراف میپردازند.
یکی از پدیدههای اجتماعی ایران که بسیار مهم بوده و تحت این نظریه قرار میگیرد، تعرفههای ناعادلانه و ارتجاعی است که از سوی نظام پزشکی اعمال میشود. به عبارت دیگر نظام پزشکی طی یک فرایندی برنامهریزی شده، مانع از افزایش تعداد پزشکان شده و پس از ایجاد این زمینه، تعرفههای ظالمانه را وضع میکند؛ از طرفی پزشکان نیز در تقویت جایگاه نظام پزشکی تلاش میکنند. حتماً میدانید که افراد حاضر در نظام پزشکی، خود نیز در جرگه پزشکان هستند و این تعرفهها با منافع آنان ارتباط مستقیم دارد.
البته اینکه تعرفهگذاری لازم است، حرفی نیست اما اینکه در این تعرفه صرفاً منافع یک طرف (یعنی پزشکان و آن هم به صورتی کاملاً غیر منصفانه) تأمین شود، بسیار تأسفآور است. یادآوری این نکته لازم است که نظام پزشکی تقریباً به صورت خصوصی است و فعلاً منظور ما از قدرت، قدرت رسمی نظام نیست.
حال سؤالی فقهی مطرح میشود و آن اینکه آیا این تعرفهها به این دلیل که غیر واقعی هستند، حلال محسوب میشود؟ پاسخ منفی است و حرام بودن چنین تعرفهای قطعی است؛ حال شاید بگویید که مریض اختیار دارد که به پزشک مراجعه نکند؛ در پاسخ باید گفت: از آنجا که چنین امکانی نداشته و رقابتی وجود ندارد، هم مراجعه بیمار و هم معالجه از سوی پزشک لازم و ضروری است. از این رو هیچ راه فراری وجود ندارد و تعرفههایی که پزشکان دریافت میکنند، از باب اکل مال بالباطل خواهد بود.