گروه 4جامعهشناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم
ایدئولوژی ودستگاه ایدئولوژیک دولتی
عقیده آلتوسر درمقاله «ایدئولوژی ودستگاه ایدئولوژیک دولتی » به ترتیب ذیل خلاصه می شود :
v ایدئولوژی ها قبل از هرچیز دارای موجودبت مادی هستند .
v اید ئولوژی ها نظام معانی ای هستند که افراد را از روابط تخیلی وغیر واقعی خارج ساخته وآنان را دردرون روابط واقعی قرار می دهند .
v دراین مقاله پیش فرض اصلی او نظام سرمایه داری است .
v به نظر او این جامعه، طبقاتی است ومناسبات اصلی تولید ، مناسبات استثماری است .
v دراین مقاله «باز تولید » دارای اهمیت است .
v به نظر او تضاد ها هم دراین جامعه باز تولید می شوند ( تضاد میان بورژوازی وپرولتاریا)
v بازتولید مناسبات تولید چگونه صورت می گیرد ؟ آلتوسر معتقد است که این مناسبات از طریق«ایدئولوژی » باز تولید می شود. که دراین زمینه دستگاه های اید ئولوژیک دولتی نقش تعیین کننده دارند( مدرسه ، آموزش وپرورش ، احزاب سیاسی ، حقوق ، اتحادیه های کارگری وصنفی ، آموزش وفرهنگ و...)
v دستگاه های ایدئولوژیک با مطیع ساختن ونهادینه کردن مناسبات ،آن ها را برافراد تحمیل می کنند.
v دراین مقاله با الهام از گرامشی دوجنبه برای دولت قایل است : «قهر آمیز» و«غیر قهر آمیز» .
v از نظر او هیچ ایدئولوژی خارج از مبارزه با ایدئولوژی دیگر (مخالف ) شکل نمی گیرد .
v وحدت دستگاه های ایدئولوژیک یا کنش متقابل بین آن ها یک مسأله ی آلتوسری است . به این معنی که برای او این یک مسأله ی مهم این است که دستگاه های ایدئولوژیک چگونه باهم وحدت پیدامی کنند وباهم ارتباط متقابل می یابند .
v نظر آلتوسر دراین مقاله این است که : ایدئولوژی ها به عنوان ابزار کنترل ایدئولوژیک عمل می کنند. درهمین زمان ایدئولوژی دیگر ازمیان طبقات اجتماعی برای مبارزه با ایدئولوژی مسلط سربر می آورد ؛ پس ایدئولوژی هااز نظر آلتوسر به طورآگاهانه شکل نمی گیرند .
v لذا یک ایدئولوژی بدون حضورایدئولوژی دیگروجود خارجی پیدا نخواهد کرد .
v دستگاه های ایدئولوژیک دولتی «نه تنها ، نشانه مبارزه طبقاتی ، بلکه محل وقوع آن نیز به شمار می روند .»
v علیه اومانیسم : معضلات سوژه
v آلتوسرتحت عنوان بالا نقطه نظرات اصلی خود را این گونه بیان می کند: نوعی اومانیسم بیش ازحد بورژوازی ، کرارا دربخش هایی ازجنبش کارگری نفوذ کرده ومجموعه ای از مفروضات خود درباره «سرشت انسانی » و «آزادی انسانی » را برآن ها تحمیل کرده است ؛ به موجب این مفروضات انسان به طور کلی وفردی ، منبع شناخت ، معنی وتاریخ است . ( انسانی که خود سوژه وتاریخ ساز است به انسانی تبدیل می شودکه خود ابژه شناخت واقع می شود . )
v لذا سوژه بودن انسان دربرداشت آلتوسری «تابع ومنقاد» بودن انسان دربرابرایدئولوژی است .
v ایدئولوژی افراد را درمقام سوژه مورد باز خواست قرار می دهد ( هیچ راهی برای فرار از انقیاد ایدئولوژیک وجود ندارد . ) فریاد پلیس نمونه ای ازاین باز خواست است .
v ایدئولوژی از طریق «میکانیسم شناسایی» افراد را از جایگاه های شان مطلع می سازد .
v از سلطه ایدئولوژی نمی توان خارج شد .
v ادعای اومانیسم : مامحور ها ی آزاد ابتکارات وخلاقیت ها هستیم .
v ادعای آلتوسر : این سخن درست نیست بلکه این درست است که آگاهی ها توسط ایدئولوژی ها وبا سوژه قرار گرفتن ما ساخته می شوند .