سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
هرکس دانش را بجوید، [کوشش او [کفّاره گذشته اش باشد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
امروز: یکشنبه 103 آذر 4

الف) علاقه غایی میان حق و ذی‌حق:

بر اساس عقائد و نوع جهان‌بینی اسلامی، بین مواهب عالم و انسان علاقه غائی وجود دارد یعنی یک نوع شعور کلی در نوامیس عالم حکمفرماست که چیزی را برای چیز دیگر به وجود می‌آورد. (دندان برای جویدن) قرآن کریم بر این نکته تصریح دارد که مواهب و نعمت‌های الهی برای انسان آفریده شده و این مواهب، مال انسان و حق اوست. مثلاً می‌فرماید:

خلق لکم ما فی الارض جمیعاً[i]

و لقد مکناکم فی الارض و جعلناکم فیها معایش قلیلاً ما تشکرون[ii]

از طرفی تفکر فلسفی نیز ما را به رابطه غائی این جاندارن و مواهب خلقت رهبری می‌کند یعنی نظامر خلقت نشان می‌دهد مثلاً مواد غذایی و انسان برای یکدیگر آفریده شده‌اند.

بنابر این قانون خلقت و آفرینش مقدم بر قانون شرع قرار داده و البته هم قانون خلقت و هم قانون شرع از جانب خداوند است. و خداوند دومی را بر اولی مترتب ساخته است.

ب) علاقه فاعلی میان حق و ذی‌حق:

ذی‌حق مورد حق را خودش برای خودش به وجود آورده مثلاً فاعل درخت را برای خودش می‌کارد تا میوه دهد. رابطه شخص و میوه، رابطه فعل و فاعل است.

رابطه غایی موجد حق بالقوه است همه مردم چون مخلوق خدا هستند و فرزند زمین، حق به عهده زمین دارند. و کسی نمی‌تواند مانع استیفاء شود. این مرحله اول است و اینکه چگونه این حق استیفاء شود مرحله دوم است. در این مرحله است که تکلیف و حق ضمیمه هم می‌شوند. و حقوق در اثر انجام وظیفه فعلیت پیدا کرده و هر کس به حق اختصاصی خود می‌رسد.

حق زمین بر انسان: از آنجا که زمین به خودی خود محصول نمی‌دهد، لذا باید با عمل و عمران و احیاء آن را آماده کرد. نکته اساسی اینکه زمین به صورت متقابل حق بر عهده انسان داشته و باید مورد توجه قرار گیرد. علی (ع) می‌فرماید:

اتقوالله فی عباده و بلاده فانکم مسئولون حتی عن البقاع و البهائم[iii]

تلازم حق و تکلیف

علی(ع) در این مورد می‌فرماید:

[iv]أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِی عَلَیْکُمْ حَقّاً بِوِلَایَةِ أَمْرِکُمْ وَ لَکُمْ عَلَیَّ مِنَ الْحَقِّ مِثْلُ الَّذِی لِی عَلَیْکُمْ فَالْحَقُّ أَوْسَعُ الْأَشْیَاءِ فِی التَّوَاصُفِ وَ أَضْیَقُهَا فِی التَّنَاصُفِ لَا یَجْرِی لِأَحَدٍ إِلَّا جَرَى عَلَیْهِ وَ لَا یَجْرِی عَلَیْهِ إِلَّا جَرَى لَهُ وَ لَوْ کَانَ لِأَحَدٍ أَنْ یَجْرِیَ لَهُ وَ لَا یَجْرِیَ عَلَیْهِ لَکَانَ ذَلِکَ خَالِصاً لِلَّهِ سُبْحَانَهُ دُونَ خَلْقِهِ لِقُدْرَتِهِ عَلَى عِبَادِهِ وَ لِعَدْلِهِ فِی کُلِّ مَا جَرَتْ عَلَیْهِ صُرُوفُ قَضَائِهِ وَ لَکِنَّهُ جَعَلَ حَقَّهُ عَلَى الْعِبَادِ أَنْ یُطِیعُوهُ وَ جَعَلَ جَزَاءَهُمْ عَلَیْهِ مُضَاعَفَةَ الثَّوَابِ تَفَضُّلًا مِنْهُ وَ تَوَسُّعاً بِمَا هُوَ مِنَ الْمَزِیدِ أَهْلُهُ ثُمَّ جَعَلَ سُبْحَانَهُ مِنْ حُقُوقِهِ حُقُوقاً افْتَرَضَهَا لِبَعْضِ النَّاسِ عَلَى بَعْضٍ فَجَعَلَهَا تَتَکَافَأُ فِی وُجُوهِهَا وَ یُوجِبُ بَعْضُهَا بَعْضاً وَ لَا یُسْتَوْجَبُ بَعْضُهَا إِلَّا بِبَعْضٍ وَ أَعْظَمُ مَا افْتَرَضَ سُبْحَانَه‏

بر همین اساس پیامبر (ص) فرمود:

ملعون من القی کله علی الناس[v]

حق ضعفا و فقرا ( بحثی مصداقی)

لازمه مبانی عقیدتی و جهان‌بینی اسلام واقعی بودن حق را به دست داده و تلازم حق و تکلیف بسیاری از حقوق را برای ما ثابت کرده و بسیاری از تکالیف را متقابلاً بر ذمه ما شامل می‌سازد. به عنوان مثال حق ضعفا یکی از حقوقی است که بر عهده ما بوده و ما در برابر آن مکلف هستیم. [البته به نظر می‌رسد، مفهوم ضعف و فقر نسبی بوده و هر فرد و جامعه‌ای نسبت به فرد و جامعه متمکن‌تر از خود، فقیر و ضعیف محسوب خواهد بود.] بر همین اساس خداوند متعال در قرآن مجید در ارتباط با ویژگی نمازگزاران می‌فرماید:

«و فی اموالهم حق معلوم للسائل و المحروم» معارج/ 24و 25

با توجه به سخنان استاد مطهری، از مجموعه این گفتار چنین برمی‌آید که عدالت به معنای آن است که در روابط اجتماعی حقوق افراد را در اختیار خودشان قرار دهیم و در متعلق حق آنان دخالت یا تصرف بیجا ننمائیم. و به تعبیر استاد، آیت‌الله مصباح، اگر چه مفهومی اعتباری است، اما ریشه‌های حقیقی دارد و از ارتباط بین فعل و هدف انتزاع می‌شود.[vi]

حقوق فردی و اجتماعی

به صورت کلی می‌توان حقوق را به دو نوع حقوق قبل الاجتماع و حقوق بعد الاجتماع یا حقوق فردی و حقوق اجتماعی تقسیم کرد. حقوق فردی حقوقی است که به فرض عدم زندگی اجتماعی متصور است؛ مانند این که فرد در هر صورت حق دارد، از مواهب خدائی استفاده کند. اما حقوق اجتماعی، حقوقی است که افراد، متناسب با مسئولیت خود در اجتماع از آن بهره‌مند می‌شوند. این بخش از سخنان علی (ع) شاهد بر این مسأله است که به نظر ایشان تنها کسی را که می‌توان فرض نمود که در برابر حق، تکلیفی بر عهده آن نیاید، فقط خداوند است.

وَ لَوْ کَانَ لِأَحَدٍ أَنْ یَجْرِیَ لَهُ وَ لَا یَجْرِیَ عَلَیْهِ لَکَانَ ذَلِکَ خَالِصاً لِلَّهِ سُبْحَانَهُ دُونَ خَلْقِهِ لِقُدْرَتِهِ عَلَى عِبَادِهِ وَ لِعَدْلِهِ فِی کُلِّ مَا جَرَتْ عَلَیْهِ صُرُوفُ قَضَائِهِ وَ لَکِنَّهُ جَعَلَ حَقَّهُ عَلَى الْعِبَادِ أَنْ یُطِیعُوهُ وَ جَعَلَ جَزَاءَهُمْ عَلَیْهِ مُضَاعَفَةَ الثَّوَابِ تَفَضُّلًا مِنْهُ وَ تَوَسُّعاً بِمَا هُوَ مِنَ الْمَزِیدِ أَهْلُهُ ثُمَّ جَعَلَ سُبْحَانَهُ مِنْ حُقُوقِهِ حُقُوقاً افْتَرَضَهَا لِبَعْضِ النَّاسِ عَلَى بَعْضٍ فَجَعَلَهَا تَتَکَافَأُ فِی وُجُوهِهَا وَ یُوجِبُ بَعْضُهَا بَعْضاً وَ لَا یُسْتَوْجَبُ بَعْضُهَا إِلَّا بِبَعْضٍ وَ أَعْظَمُ مَا افْتَرَضَ سُبْحَانَه‏




[i]. بقره/29

[ii]. اعراف/10

[iii]. نهج البلاغه، دشتی، خطبه 167 ص228

[iv]. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏27 ص251،  باب 13 حق الإمام على الرعیة و حق الرعیة على الإمام .....  ص : 242

[v]. تحف العقول عن آل الرسول ص         37    و روی عنه ص فی قصار هذه المعانی .....  ص : 35

[vi]. مصباح یزدی،‌ محمدتقی، حقوق و سیاست در قرآن ص44


 نوشته شده توسط زاهدی‏پور در جمعه 86/11/19 و ساعت 3:39 عصر | نظرات دیگران()

 بسم الله الرحمن الرحیم

جامعه آرمانی

جایگاه عدالت اجتماعی در جامعه آرمانی

معنای عدالت

معنای لغوی عدالت

عدل در معانی مختلف از قبیل برابری و مساوات، ضد جور و ظلم بوده و بر اساس نظر اهل لغت، عدالت نیز در همان معنای عدل به کار رفته و تفاوت در این است‌ که عدالت وصفی است که از ماده عدل درست شده و به کار می‌رود. سخن برخی از آنها را در ذیل می‌آوریم:

حکم به حق، ضد جور[i]

العَدَالَة و المُعَادَلَة: لفظى است که در حکم و معنى مساوات است: ‏العَدَالَة و المُعَادَلَة: لفظى است که در حکم و معنى مساوات است و به اعتبار نزدیک بودن معنى عدل به مساوات، در آن مورد هم بکار مى‏رود.[ii]

عَدْل- تقسیط بر اساس راستى و کمال است از این روى روایت شده است که: «بالعَدْل قامت السّماوات و الأرض»

(الْعَدَالَةُ) صِفَةٌ تُوجِبُ مَراعَاتُهَا الاحْتِرَازَ عَمَّا یُخِلُّ بالمُرُوءَةِ عَادَةً ظَاهِراً[iii][iv]

همچنین عدل در معنای راست‌،‌درست قرار گرفتن و نشستن،‌ اصلاح یا ایجاد تغییر، برابر،معادل،‌ همانندی، توازن و تعادل به کار می‌رود که با تأمل در آرای لغویان، روشن می‌شود که اختلاف چندانی در این ارتباط وجود نداشته و برخی معانی نیز در حقیقت، تعریف این واژه به لوازم آن است.

تعریف عدل

متفکران اسلامی چند تعریف از عدالت ارائه داده‌اند:

1.      اعطاء کل ذی حق حق[v]  

2.      تعریف حضرت علی (ع): العدل یضع الامور مواضعها[vi] «ان العدل میزان الله سبحانه الذی وضعه فی الخلق و نصبه لاقامه الحق»[vii]عدل میزان خداوند پاک و منزه است که آن را در جهت برپایی حق وضع کرد.

3.      توازن و همس‌سوی یک مجموعه و یا مساوات و همسانی در پرداخت حقوق و مشمول قانون[viii]

4.      شهید مطهری: عدالت در مفهوم وسیعش، عبارت است از دادن حق صاحبان استحقاق بدون هیچ تبعیض میان آنها،‌ اگر حق هیچ صاحب حقی ادا نشود بر خلاف عدالت است همچنانکه اگر تبعیض شده و حق بعضی داده شود و حق بعضی دیگر، داده نشود باز برخلاف عدالت است.»[ix]




[i]. لسان العرب، ماده عدل

[ii]. ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن

[iii]. مصباح المنیر

[iv]. ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن

[v]. در آمدی بر حقوق اسلامی، ص 201، دفتر هکاری حوزه و دانشگاه

[vi]. نهج البلاغه، حکمت 437، دشتی

[vii] عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم،‌ قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزة علمیة قم، 1366، ص 99

[viii]. فیروزآبادی، قاموس اللغة

[ix]. مطهری، مرتضی، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی، ص 46


 نوشته شده توسط زاهدی‏پور در جمعه 86/11/19 و ساعت 3:37 عصر | نظرات دیگران()

[1]. لسان العرب، ماده عدل

[1]. ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن

[1]. مصباح المنیر

[1]. ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن

[1]. در آمدی بر حقوق اسلامی، ص 201، دفتر هکاری حوزه و دانشگاه

[1]. نهج البلاغه، حکمت 437، دشتی

[1] عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم،‌ قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزة علمیة قم، 1366، ص 99

[1]. فیروزآبادی، قاموس اللغة

[1]. مطهری، مرتضی، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی، ص 46

[1]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن،‌ ج 1، ص 570

[1]. نرم افزار ساقی مهر، سخنرانی در مراسم بیعت هزاران نفر از نمایندگان کارگران سراسر کشور     05/04/1368

[1]. به جز مواردی که نام منبع ذکر شده، بقیه مطالب نقل شده از شهید مطهری از کتاب "جامعه ایده‌آل اسلامی و مبانی تمدن غرب" ذکر شده است.

[1]. مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی مبانی اقتصادی اسلامی 14- 15

[1]. مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی مبانی اقتصادی اسلامی 26-27

[1]. مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی مبانی اقتصادی اسلامی 14- 15

[1]. مصباح یزدی،‌ محمدتقی، حقوق و سیاست در قرآن ص44

[1]. بقره/29

[1]. اعراف/10

[1]. نهج البلاغه، دشتی، خطبه 167 ص228

[1]. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏27 ص251،  باب 13 حق الإمام على الرعیة و حق الرعیة على الإمام .....  ص : 242

[1]. تحف العقول عن آل الرسول ص         37    و روی عنه ص فی قصار هذه المعانی .....  ص : 35

[1]. مصباح یزدی،‌ محمدتقی، حقوق و سیاست در قرآن ص44

 


 نوشته شده توسط زاهدی‏پور در جمعه 86/11/19 و ساعت 3:32 عصر | نظرات دیگران()

مدارا در کلام على (ع)

على - علیه‏السلام - در نامه به مالک اشتر، او رابه محبت و لطف و احسان به مردم فرمان داده، مى‏نویسد: فانهم صنفان اما اخ لک فى الدین و اما نظیر لک فى الخلق (17) ; «آنان دو گروه هستند، برخى مسلمان بوده و برادر دینى تو مى‏باشند و بعضى دیگر که برادر دینى تو نیستند، در انسانیت نظیر تو مى‏باشند.

ادامه مطلب...

 نوشته شده توسط زاهدی‏پور در پنج شنبه 86/11/18 و ساعت 8:52 عصر | نظرات دیگران()

آرا و آرایه‏هاى فکرى لیبرالیسم متاخر و پلورالیسم دینى
قسمت پایانى

ج. فهم انسان‏ها

ساحت‏سوم دیانت، مربوط به آگاهى و علم انسان‏هاى عادى است.

ادامه مطلب...

 نوشته شده توسط زاهدی‏پور در پنج شنبه 86/11/18 و ساعت 8:52 عصر | نظرات دیگران()

تسامح، مدارا و تحمل اجتماعى
آراء و آرایه‏هاى فکرى لیبرالیسم متاخر و پلورالیسم دینى
(قسمت‏سوم)

 

بخش دوم:

پرسشها و پاسخهاى بنیادین

فرهنگ و تمدن غرب به دلیل دورماندن از مراتب عالیه عقل به نازلترین افق از سطح معرفت‏یعنى عقلانیت ابزارى بسنده کرده است و همه امکانات خود را در جهت‏بارور کردن این بخش از دانش به کار برده است و به همین سبب به رغم محرومیت از دانشهایى که پرسشهاى بنیادین وجود انسان را پاسخ مى‏دهند ابزارهاى سلطه خود را بر طبیعت تقویت کرده است و پایه‏هاى اقتدار دنیوى خود را تا مرزهاى جهانى شدن گسترانیده است.

ادامه مطلب...

 نوشته شده توسط زاهدی‏پور در پنج شنبه 86/11/18 و ساعت 8:49 عصر | نظرات دیگران()

آرا و آرایه‏هاى فکرى لیبرالیسم متاخر و پلورالیسم دینى
قسمت دوم

محورهاى پنج گانه

مسیرى را که جان هیک براى تامین مدارا و تسامح اجتماعى طى مى‏کند، به صورت زیر مى‏توان ترسیم کرد:
پلورالیسم معرفتى - پلورالیسم دینى - پلورالیسم نجات شناختى
پلورالیسم اجتماعى

ادامه مطلب...

 نوشته شده توسط زاهدی‏پور در پنج شنبه 86/11/18 و ساعت 8:46 عصر | نظرات دیگران()

تسامح، مدارا و تحمل اجتماعى
آرا و آرایه‏هاى فکرى لیبرالیسم متاخر و پلورالیسم دینى

قسمت اول

حمید پارسانیا

این اثر از دو بخش اصلى تشکیل شده است:

ادامه مطلب...

 نوشته شده توسط زاهدی‏پور در پنج شنبه 86/11/18 و ساعت 8:45 عصر | نظرات دیگران()

شهادت مظلومانه رئیس مذهب جعفری، امام صادق (ع) را به پیشگاه آقا امام زمان (ع)، نایب آن حضرت، و همه شیعیان تسلیت عرض می‏نمائیم.

خداوند ما را جعفری واقعی قرار دهد.


 نوشته شده توسط زاهدی‏پور در سه شنبه 86/8/15 و ساعت 10:29 صبح | نظرات دیگران()

بسمه تعالی


از دوستان عزیز درخواست می‏شود نام کاربری و رمزعبور خود را حفظ کنند؛ چرا که بنده بیشتر آنها را نمی‏دانم و پارسی بلاگ هم در یک اقدام خنده‏آور، امکان مشاهده آن را حتی برای مدیر وبلاگ قرار نداده است. این در حالی است که مدیر وبلاگ می‏تواند همه یادداشت‏ها را حذف کرده و ویرایش نماید. همچنان که می‏تواند خود کاربر را حذف نماید. بنده به پارسی‏بلاگ درخواست امکان مشاهده داده‏ام که بعد از مدتها، نشده است؛ چون پارسی‏بلاگ تجاری و شلوغ شده و وقت‏ اینجور کارها را ندارند. مدیران بخش‏های مختلف نیز از میان وبلاگ‏نویسان است و لذا برخی وقت‏ها مشاهده شده که استثنائاً وبلاگ‏هایی به عنوان منتخب معرفی می‏شوند که مطالب و تصاویر مسئله‏دار دارند. به بنده پیشنهاد مشارکت داده‏ شده بود که وقت نداشتم.
در عین حال بنده هیچ شکی نسبت به تعهد جناب آقای فخری، مدیر پارسی‏بلاگ ندارم.


 نوشته شده توسط زاهدی‏پور در دوشنبه 86/5/1 و ساعت 10:27 عصر | نظرات دیگران()
<      1   2   3   4   5      >
درباره خودم

گروه 4جامعه‏شناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم
مدیر وبلاگ : زاهدی‏پور[165]
نویسندگان وبلاگ :
قاسم ابراهیمی پور (@)[60]

محمدقدیر دانش[8]
حمید فاضل قانع
حمید فاضل قانع (@)[14]

عوضعلی سعادت (@)[5]

عبدالله دانش (@)[19]

محمد علی نظری[8]
سید محمد جعفری (@)[4]

امان الله فصیحی[8]
محسن طوسی[6]
سلمانعلی رحیمی[8]


آمار وبلاگ
بازدید امروز: 82
بازدید دیروز: 16
مجموع بازدیدها: 211573
جستجو در صفحه

خبر نامه